هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عشق، فراق و جستجوی معشوق سخن میگوید. شاعر از درد دوری، ناامیدی و اشتیاق به وصال مینالد و از طبیعت و عناصر آن مانند طوطی، بلبل، گل و شبنم برای بیان احساساتش استفاده میکند. همچنین، اشارههایی به سفر، رنجهای عشق و ناتوانی در یافتن آرامش دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خون دل' و 'داغ جگر' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۲۷۳
شنیدم زین دیار آن گل بسر عزم سفر دارد
مرا همچون نسیم ناامیدی در بدر دارد
نمی دانم که بی او حال زار من چه خواهد شد
فلک در کار من امروز آهنگ دگر دارد
وداعش می کنم شاید سرم در پیش زین بندد
مرصع خنجری بر دست تیغی بر کمر دارد
به دوش کاروان ناله بستم رخت هستی را
ز دنبالش رود هر کس که داغی بر جگر دارد
بده تعلیم خاکسترنشینی با من ای آتش
که آن طوطی سخن سودای هندوستان بسر دارد
مگر بلبل به گلشن خیربادش کرده می آید
که گل با خون دل رو شسته شبنم چشم تر دارد
دل از خود رفته و می جوید از مردم سراغش را
خبر می پرسد از دلدار و از خود کی خبر دارد
روم ای سیدا مانند نقش پا ز دنبالش
مرا چون سرمه شاید چشم او از خاک بردارد
مرا همچون نسیم ناامیدی در بدر دارد
نمی دانم که بی او حال زار من چه خواهد شد
فلک در کار من امروز آهنگ دگر دارد
وداعش می کنم شاید سرم در پیش زین بندد
مرصع خنجری بر دست تیغی بر کمر دارد
به دوش کاروان ناله بستم رخت هستی را
ز دنبالش رود هر کس که داغی بر جگر دارد
بده تعلیم خاکسترنشینی با من ای آتش
که آن طوطی سخن سودای هندوستان بسر دارد
مگر بلبل به گلشن خیربادش کرده می آید
که گل با خون دل رو شسته شبنم چشم تر دارد
دل از خود رفته و می جوید از مردم سراغش را
خبر می پرسد از دلدار و از خود کی خبر دارد
روم ای سیدا مانند نقش پا ز دنبالش
مرا چون سرمه شاید چشم او از خاک بردارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.