هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و جدایی می‌نالد و احساسات عمیق خود را با تصاویر شاعرانه مانند اشک خونین، خاکساری، و رفتن جان بیان می‌کند. او از طبیب مهربان و کاروانی که می‌رود یاد می‌کند و آرزوی خیر برای خود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و تصاویر شاعرانه پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'اشک خونین' و 'جانم می‌رود' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۷۴

جان ز دنبالش ز جسم ناتوانم می رود
ای طبیبا خیر بادم کن که جانم می رود

می نشینم بر سر راهش نمایان چون نشان
هر کجا چون تیر آن ابرو کمانم می رود

لذت پیکان او از بس که دارم بر جگر
پیش پیش ناوک او استخوانم می رود

خانهای خویش را ای قمریان آتش زنید
از کنار بوستان سرو روانم می رود

می کند امروز صبر و عقل و هوش از من وداع
بار خود را بسته فردا کاروانم می رود

شد یقین کار من بیمار اکنون با خداست
از سر بالین طبیب مهربانم می رود

خواهم از بهر سلامت رفتنش گویم دعا
جوهر گفتار از تیغ زبانم می رود

همچو نقش پای خواهم کرد خود را خاکمال
سوی گلبن بس که شاخ ارغوانم می رود

سیدا روز وداعش چون تصور می کنم
اشک ناکامی ز چشم خونفشانم می رود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.