هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند شمع، پروانه، میخانه و زلف معشوق، احساسات عمیق و حالات روحی شاعر را بیان می‌کند. شاعر از عشق، مستی و رهایی سخن می‌گوید و از عناصر طبیعت و نمادهای عرفانی برای توصیف حالات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از نمادهای مانند میخانه و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۱۲

شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید
ناله از مرده پروانه برون می آید

رشک اگر خاطر مشاطه پریشان نکند
زلف کی از بغل شانه برون می آید

اگر آن سنگدل از کوچه مستان گذرد
شیشه از بزم چو دیوانه برون می آید

امشب ای ماه کجا ساخته ای باده کشی
نگه از چشم تو مستانه برون می آید

خانه یی را که جمال تو چراغان سازد
شمع از تربت پروانه برون می آید

حلقه زلف تو را دیده دلم رفت ز جا
دزد در نیم شب از خانه برون می آید

شب به بزمی که قدت انجمن آرا گردد
شمع از خاطر پروانه برون می آید

دیده ام پیش تو من مرده خود را امشب
شمع چون کشته شد از خانه برون می آید

تو خط من چمنی را که چراغان سازد
سبزه اش چون پر پروانه برون می آید

سیدا پیر خرابات به استقبالم
شیشه بر دست ز میخانه برون می آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.