۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶۵

موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم
چون خط پشت لب از گرد دهانت گردم

از خجالت نتوانم به تو نزدیک شدن
چون تهیدست بر اطراف دکانت گردم

گر نشینی به چنین پای تو را بوسه زنم
در خرامی ز سر سرو روانت گردم

به سر خود دهن تلخ مرا شیرین کن
تا به کی از سر انگور کشانت کردم

بر کمر تیغ پی کشتنم آویخته یی
پا ز سر کرده ز شمشیر میانت گردم

گوشه ابرو و مژگان تو را بنده شوم
جان سپر ساخته از تیر و کمانت گردم

سیدا را جگر ریش به ناصور رساند
از خط پشت لب مشک فشانت گردم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.