هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و بی‌قراری خود سخن می‌گوید. او با تصاویری مانند شمع بی‌طاقت، دیوانه‌ای در کوچه و بازار، و آتشی در خرمن بنیادش، احساسات آتشین و آشفته‌اش را بیان می‌کند. همچنین، از بوی خون و سنگ‌باران دیوارهای خانه به عنوان نمادهای رنج و ویرانی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و تصاویر شاعرانه‌ای مانند خون، آتش و ویرانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و تمثیل‌های آن دارد.

شمارهٔ ۳۶۷

بی تو امشب بوی خون می آید از کاشانه ام
سنگ می بارد از دیوار و در بر خانه ام

از درون شیشه من تا سحر می رفت خون
بی لبت می ریخت می از جبهه پیمانه ام

در چراغ خانه ام می کرد روغن کار آب
باد صرصر بود لرزان از پر پروانه ام

آتشی در خرمن بنیاد من افتاده بود
برق همچون خوشه چین می گشت گرد دانه ام

پیکرم چون موی آتشدیده پیچ و تاب داشت
زلف بی تابی جدا می کرد دست از شانه ام

شمع از بی طاقتی می جست از جا چون سپند
آب می گردید و می شد کوه اگر همخانه ام

سیدا از خانه ام تا آن پری رو رفته است
بعد از این در کوچه و بازارها دیوانه ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.