هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر خود را به عناصر مختلف طبیعت مانند غنچه گل، گردباد، هاله و ماه تشبیه می‌کند تا نشان دهد چگونه حاضر است در راه معشوق فدا شود و به او نزدیک گردد. او از نگاه معشوق، نقش پای او و حتی سایه‌اش به عنوان پناهگاه یاد می‌کند و ابراز می‌کند که حاضر است بنده و قربانی نگاه معشوق باشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری و عشق شدید نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۳۷۰

بنده مرحمت چشم سیاهت گردم
از سر چپ غلط انداز نگاهت گردم

هاله را بینم و آغوش هوس بگشایم
ماه را بینم و از روی چو ماهت گردم

خط شبرنگ گل روی تو را بنده شوم
از سر سایه خورشید پناهت گردم

ای سیه چشم ز پیش نظرم تند مرو
آنقدر باش که قربان نگاهت گردم

نقش پای تو به هر کوچه مرا پیش آید
گردبادی شوم و از سر راهت گردم

روز و شب کار به یاران تو زاریست مرا
به امید تو ز دنبال سپاهت گردم

سیدا سیر چمن می کند و می گوید
غنچه گل شوم از طرف کلاهت گردم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.