هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از حال و هوای خود می‌گوید که با وجود فصل بهار، غمگین و ناتوان است. او به عشق و ارادت خود به «شاه نقشبند» اشاره می‌کند و از رنج‌های سفر و زندگی سخن می‌گوید. در نهایت، تحفه‌ای برای اهل درد آورده و از ضعف جسمانی خود می‌نالد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و ناتوانی نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارند.

شمارهٔ ۴۰۳

از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ام
تحفه یی امروز بهر اهل درد آورده ام

خاطری دارم غبارآلود از رنج سفر
گردبادم پیکری در زیر گرد آورده ام

جانب گلشن مکن تکلیف ای بلبل مرا
نوبهارم لیک با خود آه سرد آورده ام

عاجزم افتاده ام ای چرخ از من کن حذر
لشکری همراه خود بهر نبرد آورده ام

تکیه گاهم سیدا باشد به شاه نقشبند
خویش را در سایه این شیرمرد آورده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.