۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۰۳

از عدم جسم خراب و رنگ زرد آورده ام
تحفه یی امروز بهر اهل درد آورده ام

خاطری دارم غبارآلود از رنج سفر
گردبادم پیکری در زیر گرد آورده ام

جانب گلشن مکن تکلیف ای بلبل مرا
نوبهارم لیک با خود آه سرد آورده ام

عاجزم افتاده ام ای چرخ از من کن حذر
لشکری همراه خود بهر نبرد آورده ام

تکیه گاهم سیدا باشد به شاه نقشبند
خویش را در سایه این شیرمرد آورده ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.