هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از عشق و دلدادگی سخن می‌گوید، از فداکاری‌هایش در راه معشوق و رنج‌هایی که متحمل شده است. او از جدایی و فراموشی خانه و کاشانه می‌نالد و معشوق را به عنوان مأوای خود می‌ستاید. تصاویری مانند در آغوش گرفتن زلف معشوق در خواب، اسیر کردن دل در خط بناگوش او و پوشاندن آینه با نمد، نشان‌دهنده‌ی عمق احساسات شاعر است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق و استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'سر در کفن کشیدن' یا 'سیه‌پوش کردن خانه' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۴۰۵

دل را اسیر خط بناگوش کرده ام
این خانه را چو کعبه سیه پوش کرده ام

هر جا روم به سوی توام هوش می برد
عمریست راه خانه فراموش کرده ام

ایمن کنم ز خیره نگاهان رخ تو را
آئینه را گرفته نمدپوش کرده ام

مژگان من چو سنبل تر سبز گشته است
زلف تو شب به خواب در آغوش کرده ام

مأوای من که تنگ تر از روی ناخن است
همچون نگین گرفته و خاموش کرده ام

برتر بتم رسیده مرا نام برده یی
سر در کفن کشیده ام و گوش کرده ام

ای سیدا به بحر گهر داده ام عوض
هر قطره یی که همچو صدف نوش کرده ام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.