هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس تنهایی و دلتنگی شدید برای معشوق سخن می‌گوید. او با وجود حضور ماه و خورشید (نمادهای زیبایی) و کتاب در ظاهر، در باطن تنها به یاد خطوط رخسار معشوق است. شب‌های بی‌قراری، اشک‌های بی‌پاسخ و احساس پوچی بدون معشوق، موضوع اصلی این شعر است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده مانند اندوه، تنهایی و اضطراب است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین استفاده از استعاره‌های ادبی و زبان شعری کلاسیک، فهم آن را نیازمند سطحی از بلوغ فکری و ادبی می‌کند.

شمارهٔ ۴۱۵

بی تو امشب بس که احوال خرابی داشتم
از تهی آغوش خود پیچ و تابی داشتم

پیکرم می جست همچون نبض بیماران ز جا
تا سحر چون موج سیماب اضطرابی داشتم

آتشم افسرده روی و در چراغم نم نبود
بی جمالت خانه بی آب و تابی داشتم

اشک می پاشید بر اطراف مژگانم نمک
گاه می گفتم به چشم خود که خوابی داشتم

هر چه می کردی تو امشب بود کارم پیروی
هر چه می گفتی زبان بی جوابی داشتم

می شمردم هر زمان داغ شب بگذشته را
تا به وقت صبح با خود سر حسابی داشتم

در خیال خط رخسار تو هوشم رفته است
گر چه در ظاهر به پیش رو کتابی داشتم

چون نگرید خون به حالم روز و شب ای سیدا
در کنار خویش ماه و آفتابی داشتم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.