هوش مصنوعی: این شعر از گذر از تجربه‌های مختلف زندگی، عشق، رهایی و رنج سخن می‌گوید. شاعر از گذشتن از مادیات، هوس‌ها، و افسانه‌ها می‌گوید و به دنبال معنای عمیق‌تری در زندگی است. در نهایت، عشق و جستجوی حقیقت محور اصلی شعر است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مستی و رندی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۱۶

ساقی ز حدیث می و پیمانه گذشتیم
تا چشم تو دیدیم ز میخانه گذشتیم

تا چند به زلف تو کند دست درازی
دشمن شده از دوستی شانه گذشتیم

از گوشه ویرانه خود پای کشیدیم
تا در طلب کوی تو از خانه گذشتیم

از کاکل تو روی دلی بس که ندیدیم
گفتیم پریشان و چو دیوانه گذشتیم

گریان به در خانه فانوس رسیدیم
نالان به سر تربت پروانه گذشتیم

بر زمزمه اهل جهان گوش نکردیم
زین قوم شنیدیم صد افسانه گذشتیم

در سلسله خلوتیان دوش رسیدیم
دامن به میان برزده رندانه گذشتیم

در بزم حریفان جهان کج نگرستیم
ساغر به کف آورده و مستانه گذشتیم

چون مور رسیدیم سر خرمن دو نان
پروازکنان از هوس دانه گذشتیم

بر گنج و گهر چشم چو سید نگشادیم
صد مرتبه از گوشه ویرانه گذشتیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.