هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق به طبیعت، گلها و زیباییهای باغ سخن میگوید. او از احساسات خود در مواجهه با عناصر طبیعی مانند گل، غنچه، سنبل و بلبل مینویسد و از گذران عمر در این زیباییها یاد میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم شاعرانه و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۴۲۵
می روم در باغ و سر در پای سنبل می کنم
عمر را چون شانه صرف زلف و کاکل می کنم
می نویسم از چمن با آن گل رو نامه یی
خامه تحریر از منقار بلبل می کنم
نیست حاجت زاد راه از خویش بیرون رفته را
گردبادم پا به دامان توکل می کنم
غنچه خسبم سیدا عمریست در باغ جهان
عندلیبی گر به سر وقتم رسد گل می کنم
عمر را چون شانه صرف زلف و کاکل می کنم
می نویسم از چمن با آن گل رو نامه یی
خامه تحریر از منقار بلبل می کنم
نیست حاجت زاد راه از خویش بیرون رفته را
گردبادم پا به دامان توکل می کنم
غنچه خسبم سیدا عمریست در باغ جهان
عندلیبی گر به سر وقتم رسد گل می کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.