۸۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۴۶

یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن
از شراب درد مستم کرده ای هشیار کن

خانه ام دارالشفا گردان ز روی مرحمت
آشیانم را لبالب از گل بیخار کن

از اجابت آبرو ده ناله گرم مرا
صندل دردسرم از آه آتشبار کن

کشور بی رنج من با من ده در اقلیم وجود
دیده و دانسته حکمی با من بیمار کن

از زبان من مکن کوتاه ذکر توبه را
سبز برگ سوسنم از آب استغفار کن

خامه ام را ده چو تیر روی ترکش امتیاز
نامه ام مد نظر چون طره دستار کن

خواب غفلت را مده یار به چشم سیدا
روزیی او همچو شبنم دیده بیدار کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.