هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق غم و اندوه شاعر در فراق یار است. او با تصاویر زیبا و استعاره‌های قوی مانند شمع بی‌فروغ، فانوس افتاده، پروانه‌ای در آتش و... حال خود را توصیف می‌کند. شاعر از بی‌قراری، اضطراب و نبود آرامش در زندگی بدون معشوق می‌گوید و وفاداری خود را به او ابراز می‌دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل احساسات عمیق و پیچیده عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۴۸۵

گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو
فانوس من فگنده کشتی در آبی بی تو

در بوستان چو شبنم آسایشی ندارم
پرواز کرده رفته از دیده خواب بی تو

از مشرق لب بام خود را نمی نمایی
چون ذره بی قرارم ای آفتاب بی تو

بر روی غنچه و گل سیلی زند نگاهم
خار است در دماغم بوی گلاب بی تو

دیوار آشیانم افتاده بر سر من
عمریست خانمانم باشد خراب بی تو

تو همچو می نشسته در مجلس حریفان
من روز و شب در آتش همچون کباب بی تو

ای بی ترحم از من هرگز خبر نگیری
بی من تو در تنعم من در عذاب بی تو

اسباب عشرتم را بر هم زدی و رفتی
عهد و وفا شکسته چنگ و رباب بی تو

آتش زده صراحی بر خود چو شمع مجلس
پروانه کرده خود را مرغ کباب بی تو

از چشم من چو سیماب آرام رفته بیرون
یک ره نمی برآیم از اضطراب بی تو

پیچد به خود چو گرداب دریا به جستجویت
بستند رخت هستی موج و حباب بی تو

سودای خط سبزت بر دست سیدا را
کلکش ندیده هرگز روی کتاب بی تو
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.