۸۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۸۸

پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو
شدست خشک دهان پیاله ها بی تو

ز هیچ گوشه صدایی برون نمی آید
گره شد به گلو آه و ناله ها بی تو

کبوتری که برد نامه ها را نمی یابم
نوشته طوطی کلکم رساله ها بی تو

خمیده پشت جوانان به زیر بار غمت
برابرند به هفتاد ساله ها بی تو

به روی باغ بود سبزه نیش زهرآلود
شدست چشمه خون داغ لاله ها بی تو

ستاده اند به یکجا چو آهوی تصویر
نگه رمیده ز چشم غزاله ها بی تو

ز دستبرد فلک ساغری به جای نماند
شکسته سنگ حوادث پیاله ها بی تو

کسی به داد دل ما و سیدا نرسید
به گلشن آمده کردیم ناله ها بی تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.