هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، توصیف زیبایی‌های معشوق و تأثیر عمیق او بر شاعر و دیگران است. معشوق با ظرافت و زیبایی بی‌نظیرش، همچون گل و سرو، هر بیننده‌ای را جوان می‌کند و مانند آب حیات، تازگی می‌بخشد. شاعر از شرم و حیا، عشق و جذبه‌های معنوی معشوق سخن می‌گوید و او را به کعبه و بتکده تشبیه می‌کند. در نهایت، شاعر از بار غم و نیاز خود به معشوق می‌گوید و او را سبک‌روح و زودتر از باد صبا توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۴۶

گل به سر بر زده و پا به حنا می آیی
سرو من از چمن نشو و نما می آیی

هر که از دور تو را دید جوان می گردد
تازه روز چون خضر از آب بقا می آیی

گل کند غنچه صفت خنده خود را پنهان
چون تو در پیرهن شرم و حیا می آیی

کوچه باغ نظرم گشته لبالب ز گلاب
عرق آلوده چو شبنم ز کجا می آیی

هر که در کوچه تو را دید مرا می گوید
بی محابا به سر کوی بلا می آیی

ز غزالان حرم آهوی مشکین شده اند
دامن افشان ز بیابان خطا می آیی

کعبه و بتکده بر دامنت آویخته اند
به طواف دل بیچاره ما می آیی

خم شده قامتم از بار غمت چون محراب
بهر پرسیدنم از بهر خدا می آیی

سیدا بس که سبکروح تر از برگ گلی
در چمن پیشتر از باد صبا می آیی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.