هوش مصنوعی: این شعر از مولانا (یا شاعری با سبک مشابه) به بیان دردها و رنج‌های عشق و انتظار می‌پردازد. شاعر از ناآگاهی دیگران نسبت به رنج‌های عاشق سخن می‌گوید و تصاویری از تلخی‌ها، اضطراب‌ها، و حسرت‌های عشق را به تصویر می‌کشد. مضامینی مانند صبر، ناکامی، اضطراب، رنج عاشق، و حسرت در این شعر به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با توصیف رنج‌های روحی و عاطفی، برای درک بهتر به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در درک کامل این مضامین دچار مشکل شوند.

شمارهٔ ۵۴۹

به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دانی
گل از شاخ نهال صبر چیدن ها چه می دانی

هنوز هم شیر از لبهای شیرین در قدح داری
شراب تلخ ناکامی چشیدن ها چه می دانی

نگه از گوشه چشم تو سر بیرون نمی آرد
به هر سو اضطراب آلوده دیدن ها چه می دانی

شود از سایه مژگان عاشق پایت آزرده
مذاق خار از پا کشیدن ها چه می دانی

ز راحت بستر و از ناز بالین زیر سر داری
تصور کردن و از جا پریدن ها چه می دانی

هنوز هم در چمن داری ز بلبل صد قفس بسمل
به دام افتادن و در خون تپیدن ها چه می دانی

هنوز ای گل ندیده غنچه ای روی تبسم را
ز حسرت پشت دست خود گزیدنها چه می دانی

نهد دوش تو پهلو بر زمین از سایه کاکل
به زیر بار کلفت آرمیدن ها چه می دانی

بود در آستین پنهان چو بوی غنچه انگشتت
گل از خار جای یار چیدن ها چه می دانی

هنوز ای شوخ با مژگان عاشق می کنی یاری
تو نور چشم از مردم رمیدن ها چه می دانی

سراسر می روی هر روز بازار محبت را
زلیخا نیستی یوسف خریدن ها چه می دانی

به چاک جیب ما و سیدا داری تبسم ها
تو طفلی ذوق پیراهن دریدن ها چه می دانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.