هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و توصیف زیبایی‌های او می‌پردازد. شاعر از دوری معشوق و سرگردانی خود می‌گوید و با مقایسه‌های هنرمندانه، عظمت و جذابیت معشوق را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و شناخت ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و تصاویر ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم یا دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۵۱

تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی
طوطیان را به سر افتاده غم کوهکنی

گردبادم به بیابان شده ام سرگردان
دامن دشت جنون است به دوشم کفنی

بسمل فتنه چشمان تو آهوی خطا
بسته زلف تو سوداگر مشک ختنی

بی تو گل چاک زده جیب حسینی بر دوش
سرو پوشیده به یاد تو لباس حسنی

بی قراری ز من و از تو تماشا کردن
با تو خرگاه نشینی و به من بی وطنی

از نسیم سحر و بوی گل آزرده شوی
سنگ بر سینه زند پیش تو نازک بدنی

در چمن سرو ندارد قد رعنای تو را
پیرهن زعفری و رنگ قبا یاسمنی

صف مژگان تو از صف شکنان برده گرو
ترک چشم تو بود منظر راه زنی

طوطیان بر لب خود مهر خموشی زده اند
چغد را داده فلک منصب شکرشکنی

خلق گیرند چو آئینه فولاد به زر
هر که را هست به بر خلعت روئینه تنی

تابش نور مه از پرده برون می آید
رفته از دوش من اندیشه بی پیرهنی

میوه خلد کجا نعمت دیدار کجا
سیب جنت نکند دعویی سیب ذژقنی

سیدا اهل هنر عزت دیگر دارند
نرسد آهوی وحشی به غزال ختنی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.