هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد و رنج عشق و فراق میگوید و از نگاه معشوق و تأثیر آن بر خود سخن میگوید. او از گرفتاریهای عشق و اندوه ناشی از آن شکایت دارد و احساس میکند که در چنگال عشق اسیر شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۵۵۸
قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست می رنجی
نهالت گفته ام سرو لب این جوست می رنجی
شد از نظاره رخسار تو گلدسته مژگانم
نگاهم مارپیچ طاق این ابروست می رنجی
به فکر روی تو عمریست من پشت خمی دارم
سرم چون غنچه در آئینه زانوست می رنجی
مرا جرمی نباشد آه من غیر از گرفتاری
کمند گردن من حلقه آن موست می رنجی
به حال سیدا عمریست پروایی نمی سازی
بیابان گرد از دست تو چون آهوست می رنجی
نهالت گفته ام سرو لب این جوست می رنجی
شد از نظاره رخسار تو گلدسته مژگانم
نگاهم مارپیچ طاق این ابروست می رنجی
به فکر روی تو عمریست من پشت خمی دارم
سرم چون غنچه در آئینه زانوست می رنجی
مرا جرمی نباشد آه من غیر از گرفتاری
کمند گردن من حلقه آن موست می رنجی
به حال سیدا عمریست پروایی نمی سازی
بیابان گرد از دست تو چون آهوست می رنجی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.