هوش مصنوعی: این شعر از دیوان صائب تبریزی، شاعر سبک هندی، بیانگر درد فراق، عشق نافرجام، و رنج‌های عاشقانه است. شاعر از داغ فراق، بی‌قراری، و بی‌پناهی می‌گوید و با تصاویری مانند خاک شدن، باد صبا، و غبار، احساس تنهایی و بی‌کسی خود را به تصویر می‌کشد. همچنین، اشاره‌ای به بی‌وفایی معشوق و رنج‌های ناشی از آن دارد. در ابیات پایانی، شاعر به فلسفه‌ی زندگی و جستجوی انسان برای رسیدن به کمال اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده، و پرداختن به موضوعاتی مانند فراق و رنج عشق، درک این شعر را برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار می‌کند. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و بی‌وفایی معشوق ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۰

فراق دوستان چون لاله داغم بر جگر دارد
نشاط باده ایام در پی درد سر دارد

شدم خاک و مرا باد صبا آواره تر دارد
غبارم را نسیم از ناتوانی در به در دارد
غریب کشور طالع چه پروای سفر دارد

به دور حسن خود هم جام ما خواهی شدن آخر
برای دانه ای در دام ما خواهی شدن آخر

چو می روزی تو هم بر جام ما خواهی شدن آخر
به افسون محبت رام ما خواهی شدن آخر
چنین بیگانه گشتن ز آشنائی ها خبر دارد

بتی دارم که چشم مرحمت پیوسته می پوشد
به قول مدعی با قتل من هر لحظه می کوشد

چو بعد از مرگم آن نو خط بغیری باده می نوشد
ز خاکم سبزه می روید ز خونم لاله می جوشد
بهار گلشن خونین دلان فیض دگر دارد

فتاده بر سرم ای همنشینان شعله سودا
چو شمع از سوز دل آتش زنم بر کشور اعضا

مرا از هر طرف گردیده صد درد و الم پیدا
فلک تا آشنا طالع زبون معشوق بی پروا
مگر افتادگی روزی مرا از خاک بردارد

چو شبنم سیدا هر کس که از خود دست می شوید
ره افلاک را ماننده یی خورشید می پوید

به گلشن طوطی و بلبل به صد فریاد می گوید
به قدر همت خود هر که باشد فخر می جوید
چمن گل نیشکر صایب غزل دریا گهر دارد
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: مسمط
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.