هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر دردها و رنج‌های عشق، انتقاد از نادانی مدعیان، و ستایش رندی و صاحب‌نظری است. شاعر از جور فلک، طعنه‌های دیگران، و غم یار می‌نالد، اما در نهایت به روش رندی و خرابات افتخار می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۳

جانا ز که آموختی این عشوه گری را
عشاق کشی خانه کنی پرده دری را

سرو از تو خجل گشت چو سیب زقنت دید
آری چه کند سرزنش بی ثمری را

هر لحظه دلم در خم موئیت کند جای
خوش کرده فلک قسمت او در بدری را

تا کی بفراق گل رخسار تو هر شب
هم ناله شوم نالهٔ مرغ سحری را

جور فلک و طعنه اغیار و غم یار
یا رب چه کنم این همه خونین جگری را

از بی خبری مدعیان بی خبرانند
زان خرده گرفتند بمن بی خبری را

در دست مرا چون هنری نیست همان به
بر حضرت او عرضه دهم بی هنری را

آباد شدم از نظر پیر خرابات
نازم روش رندی و صاحب نظری را

دیوانه شود همچو صغیر آن که به بیند
از چشم سیه غمزه آن رشگ پری را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.