هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق عمیق و فداکاری سخن میگوید. شاعر با بیان احساسات خود، از عشق به معشوق و تأثیر آن بر زندگی خود میگوید. او از رنجهای عشق و دوری از معشوق سخن میگوید و در نهایت، عشق را به عنوان نعمتی بزرگ توصیف میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۲۲۲
ما را به یمن عشق روا از توکام شد
صد شکر کار ما به محبت تمام شد
دوشین ببزم قصهٔ خوبان همی گذشت
تا عاقبت به نام تو ختم کلام شد
زین بعد ما و عشق تو زیرا که پیش از این
پختیم هر خیال به عشق تو خام شد
با یاد موی و روی تو ما را چه سالها
هی شام و صبح گشت و همی صبح و شام شد
در حیرتم که راحتی اندر زمانه چیست
یا بهر عاشقان تو راحت حرام شد
از من بمرغهای چمن ای صبا بگوی
کان مرغ پرشکسته گرفتار دام شد
از جامه ها نبود مرا غیر حرقه ئی
آن خرقه هم بمیکده در رهن جام شد
گردون بود کمینه غلامی ز درگهش
آنکو بدرگه شه مردان غلام شد
از روی سعی کعبه کند طوف آندلی
کو از صفا محبت وی را مقام شد
مهرش مجو صغیر ز هر سقلهٔ دنی
این نعمت عظیم نصیب عظام شد
صد شکر کار ما به محبت تمام شد
دوشین ببزم قصهٔ خوبان همی گذشت
تا عاقبت به نام تو ختم کلام شد
زین بعد ما و عشق تو زیرا که پیش از این
پختیم هر خیال به عشق تو خام شد
با یاد موی و روی تو ما را چه سالها
هی شام و صبح گشت و همی صبح و شام شد
در حیرتم که راحتی اندر زمانه چیست
یا بهر عاشقان تو راحت حرام شد
از من بمرغهای چمن ای صبا بگوی
کان مرغ پرشکسته گرفتار دام شد
از جامه ها نبود مرا غیر حرقه ئی
آن خرقه هم بمیکده در رهن جام شد
گردون بود کمینه غلامی ز درگهش
آنکو بدرگه شه مردان غلام شد
از روی سعی کعبه کند طوف آندلی
کو از صفا محبت وی را مقام شد
مهرش مجو صغیر ز هر سقلهٔ دنی
این نعمت عظیم نصیب عظام شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.