هوش مصنوعی: این شعر از مولانا با موضوعات اخلاقی و عرفانی، به انسان‌ها هشدار می‌دهد که از غفلت و دلبستگی به دنیا دوری کنند. شاعر با اشاره به گذرا بودن زندگی و مرگ بزرگان و زیبارویان، مخاطب را به تفکر دربارهٔ سرانجام خود و انجام اعمال نیک دعوت می‌کند. همچنین، پندهایی دربارهٔ دوری از شیطان، پرهیز از آزار دیگران و اهمیت فضیلت و هنر ارائه می‌شود.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و هشدارهای جدی ممکن است برای کودکان کم‌سن مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۶۶

دوشین بگوش دلم‌ آمد ز مرغ سحر
کای خفته خیز ز جا بر بند بار سفر

رفتند همسفران زیشان تو مانده قفا
غافل ز دوری ره خفته به راهگذر

ای کرده دین خدا در کار دنیی دون
عاقل نکرده چنین دیوانهٔی تو مگر

گه گه ز کاخ و سرا بگذر به مقبره ها
رو جای خویش ببین ماوای خود بنگر

بس خسروان که چو زد کوس رحیل فلک
نه زورشان باجل ره برگرفت و نه زر

بس مهوشان که نهان گشتند زیر زمین
با قد غیرت سرو با روی رشگ قمر

ای مست آز ترا باشد اجل بکمین
داری چها که بدل داری چها که بسر

فضل و هنر اگرت باید ز من بشنو
آور بدست دلی این است فضل و هنر

ماند بدون سخن مال جهان بجهان
از آن بکن عملی همراه خویش ببر

شیطان چه کرده ببین با بوالبشر پدرت
هان ای پسر از او بنما همیشه حذر

پند صغیر شنو آزار خلق مکن
کان هست نزد خدا از هر گناه بتر
وزن: مستفعلن فعلن مستفعلن فعلن (بسیط مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.