هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که از عشق و دل‌باختگی، رنج‌های عشق، و بازی‌های دل‌گیرانه معشوق سخن می‌گوید. شاعر از نام‌بردن معشوق، دل‌سپردگی بی‌اختیار خود، و رنج‌های ناشی از بی‌وفایی و بی‌توجهی معشوق شکایت می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی و اخلاقی مانند دین، دل، و خطاهای انسانی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، رنج‌های عاطفی، و اشارات عرفانی است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به درک عمیق‌تری از ادبیات و مفاهیم انتزاعی دارند.

شمارهٔ ۳۹۸

ایکه نام آن صنم را در بر من میبری
باخبر شو نام بت پیش برهمن میبری

ایدل افتادی چو در دنبال آن سیمین ذقن
خویش دانستم سوی چاهم چو بیژن میبری

در حقیقت پهلوان عشقست ای دستان سرای
چندنام از گیو و گودرز وتهمتن میبری

غنچهٔی شکرانهٔ دولت بما اکرام کن
ایکه از باغ وصالش گل بدامن میبری

آخر ای بیگانه‌پرور آشنا این شیوه چیست
میدهی کام رقیبان و دل از من میبری

غمزهٔ چشمان کنی با عشوهٔ ابرو قرین
هر کجا باشد دلی آنرا باین فن میبری

گر بری از دوستانت دین و دل نبود عجب
کز لطافت ای پرویش دل ز دشمن میبری

ایکه ما دردی کشانرا دانی از اهل خطا
بی سبب نیست از سوء خود در حق ما ظن میبری

شعر خود بر وزن شعر شیخ میگوئی صغیر
شرم بادت خوشه ئی را پیش خرمن میبری
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.