هوش مصنوعی:
این شعر به ستایش اقدامات میرزا عباس خان، مدیر انجمن ادبی اصفهان، میپردازد و از همت والای او در حفظ و ترویج ادبیات در دورانی که مردم از فضیلت و کمال بیزارند، تقدیر میکند. شاعر به بیتوجهی مردم به شعر و معانی عمیق آن اشاره میکند و از شاعران بزرگ فارسی مانند سعدی، حافظ، فردوسی، نظامی، سنایی، مولوی، عطار، ناصر خسرو، کمال اصفهانی و اوحدی یاد میکند که با اشعار خود نام نیک از خود به جای گذاشتهاند. در پایان، شاعر از میرزا عباس خان به خاطر تلاشهایش در حفظ و گسترش ادبیات و عرفان قدردانی میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و عرفانی است و درک آن نیاز به آشنایی با تاریخ ادبیات فارسی و شاعران کلاسیک دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و انتقادی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۶۸ - تاریخ کتاب مصیبتنامهٔ شعرای انجمن دانشکدهٔ اصفهان
نازم اقدام جناب میرزا عباس خان
کانجمن شد مستدام از او به شهر اصفهان
همت والای او بنگر که در عهدی چنین
کز کمال و فضل بیزارند ابنای زمان
شعر را خوانند مهمل طعنه بر شاعر زنند
گرچه نگشایند خود الا که بر مهمل دهان
چون نمی فهمند معنی منکر صورت شوند
غافلند از اینکه در این جسم پنهانست جان
گاه میگویند این بیذوق مردم تا به کی
از گل رخسار می گوئید و از موی میان
گاه می گویند آخر کیست یار و چیست عشق
تا به کی زینسان تکلم تا به کی زینسان بیان
هفتصد سال است سعدی شاه اقلیم سخن
ملک عالم را مسخر دارد از تیغ زبان
همچنین حافظ که اندر شاعری پیغمبر است
شعر فهمان را به حق می خواند آن قدسی لسان
باز فردوسی نظامی هم سنائی مولوی
شیخ عطار آنکه دارد داروی جان در دکان
ناصر خسرو کمال اصفهانی اوحدی
شاعران نکتهسنج و عارفان نکتهدان
بردهاند از شعر گوی نام نیک از هرکسی
دادهاند از نظم داد معرفت اندر جهان
محتشم عمان وصال اینان که تا محشر کنند
در مراثی خون دل از دیدهٔ مردم روان
بهر هر دولت زوالی هست در عالم یقین
دولت شعر است کان تا حشر ماند جاودان
باری این رونق ده عرفان مدیر انجمن
کز جناب حق مؤید باد در کون و مکان
قرب ده سال کز خود می نماید صرف مال
و استعانت نیستش جز از خدای مستعان
زین صفت میکن صفات دیگرش را هم قیاس
زانکه باشد گل ز باغ و دانه از خرمن نشان
در نظم شاعران را گشته از جان مشتری
با وجود اینکه خود لعل معانی راست کان
گر خبر جوئی ز سبک شاعران انجمن
در ادب گویند و در وصف رسول و خاندان
باد ارزانی بدیشان داده ایزد جمله را
فکر بکر و لفظ خوش طبع کهن بخت جوان
این مصیبتنامه را امسال گفتند و مدیر
بهر ضبطش کرد اقدام و پی تاریخ آن
خاک اقدام سخنسنجان صغیر از شوق گفت
نازم اقدام جناب میرزا عباسخان
۱۳۴۲ هجریقمری
کانجمن شد مستدام از او به شهر اصفهان
همت والای او بنگر که در عهدی چنین
کز کمال و فضل بیزارند ابنای زمان
شعر را خوانند مهمل طعنه بر شاعر زنند
گرچه نگشایند خود الا که بر مهمل دهان
چون نمی فهمند معنی منکر صورت شوند
غافلند از اینکه در این جسم پنهانست جان
گاه میگویند این بیذوق مردم تا به کی
از گل رخسار می گوئید و از موی میان
گاه می گویند آخر کیست یار و چیست عشق
تا به کی زینسان تکلم تا به کی زینسان بیان
هفتصد سال است سعدی شاه اقلیم سخن
ملک عالم را مسخر دارد از تیغ زبان
همچنین حافظ که اندر شاعری پیغمبر است
شعر فهمان را به حق می خواند آن قدسی لسان
باز فردوسی نظامی هم سنائی مولوی
شیخ عطار آنکه دارد داروی جان در دکان
ناصر خسرو کمال اصفهانی اوحدی
شاعران نکتهسنج و عارفان نکتهدان
بردهاند از شعر گوی نام نیک از هرکسی
دادهاند از نظم داد معرفت اندر جهان
محتشم عمان وصال اینان که تا محشر کنند
در مراثی خون دل از دیدهٔ مردم روان
بهر هر دولت زوالی هست در عالم یقین
دولت شعر است کان تا حشر ماند جاودان
باری این رونق ده عرفان مدیر انجمن
کز جناب حق مؤید باد در کون و مکان
قرب ده سال کز خود می نماید صرف مال
و استعانت نیستش جز از خدای مستعان
زین صفت میکن صفات دیگرش را هم قیاس
زانکه باشد گل ز باغ و دانه از خرمن نشان
در نظم شاعران را گشته از جان مشتری
با وجود اینکه خود لعل معانی راست کان
گر خبر جوئی ز سبک شاعران انجمن
در ادب گویند و در وصف رسول و خاندان
باد ارزانی بدیشان داده ایزد جمله را
فکر بکر و لفظ خوش طبع کهن بخت جوان
این مصیبتنامه را امسال گفتند و مدیر
بهر ضبطش کرد اقدام و پی تاریخ آن
خاک اقدام سخنسنجان صغیر از شوق گفت
نازم اقدام جناب میرزا عباسخان
۱۳۴۲ هجریقمری
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷ - تاریخ سنهٔ مجاعه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹ - تاریخ وفات والد ماجد حقیر مرحوم آقا اسداله
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.