هوش مصنوعی: شاعر از درد بی‌درمان خود می‌گوید که حتی پزشکان نیز از درمان آن عاجزند. اضطراب او به حدی است که نبضش از کنترل پزشک خارج شده است. اشک‌هایش تنها با یک نگاه از چشمانش جاری می‌شوند و دردش چنان شدید است که با پدر خود به رقابت برمی‌خیزد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند درد شدید و رقابت با پدر می‌تواند برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۳۸۱

با درد من دوای کسی سازگار نیست
نبضم دراضطراب ز دست طبیب شد

اشکم ز یک نگاه تو بر دیده می دود
این خون گرفته با پدر خود رقیب شد!
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.