۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۴۰

دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم
از خود گذشته بر سر راه تو آمدم

صف بست غمزه ات ز پی قتل دوستان
دشمن شدم به خود، به سپاه تو آمدم

رفتم به جنگ خویش، نگشتم به خود حریف
از خود گریختم به پناه تو آمدم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.