۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶۳

غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند
نگذارند که در میکده تنها باشم

من و ابر مژه، کز بارش نیسانی او
هر کجا پای نهم، بر لب دریا باشم

همچو کهسار، به زورم نتوان بود به شهر
موسم لاله چو در دامن صحرا باشم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.