هوش مصنوعی: این شعر از عشق و نزاکت سخن می‌گوید و از آمدن معشوق همچون گلبرگ با نسیم صبا یاد می‌کند. شاعر از زبان بی‌زبانی می‌گوید که نمی‌تواند از معشوق بپرسد شب کجا رفته و اکنون از کجا می‌آید. همچنین، شاعر از گریه و خنده‌های بی‌علت خود می‌گوید و آن را به گل و باران تشبیه می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۷۳۳

بس که از روی نزاکت بر ما می آیی
همچو گلبرگ، به امداد صبا می آیی

کو زبانی که چو آیی، به تو گویم که ز بزم
شب کجا رفتی و اکنون ز کجا می آیی

گریه آید چو مرا، خنده زنان وجه مپرس
گل نپرسیده ز باران که چرا می آیی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.