۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۴۵

جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه فرزندی
نبوده غالبا در طالع من، دشمن چندی

ندارم قوتی، ورنه چو تیر از کمان جسته
ازین مهمانسرای بی حلاوت، می زدم کندی

صراحی در بناگوش قدح سرگرم قلقل شد
چو آن مادر که هر دم طفل خود را می دهد پندی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.