۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲

از تو ما را آب در جوی تمنا آتش است
عشق بازی چون مزاج باده گویا آتش است

ای معلم کشتی ما مشکل آید بر کنار
کاندر اقلیمی که مائیم آب دریا آتش است

ساغر از می بادت ای ساقی مرا معذور دار
در مذاق عشق بازان جام صهبا آتش است

دین زرتشتی مگرای دل که در تکریم تو
همچو کانون روز وشب در سینه ی ما آتش است

مردم چشم تو را اشراق اکنون جای خواب
آن هم آغوش که در خورداست شب‌ها آتش است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.