هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر با تصاویر آتشین مانند «دریای شعله»، «پیکان آتش» و «بیابان آتش»، درد فراق و سوزش عشق را به تصویر می‌کشد. او از شب‌های بی‌قراری، دل‌سوختگی و انتظار برای وصال یار می‌گوید و احساس تنهایی و بی‌پناهی خود را با تشبیهاتی مانند «خار و خس در طوفان آتش» بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۳

اشکم ز سوز سینه چو عمان آتش است
دریای شعله مایه ی باران آتش است

هر دم به جانبی ز دلم شعله سر زند
یاران در این خرابه مگر کان آتش است

شب هر نفس که بی تو کشیدم چنان نمود
کز سینه تا به لب همه پیکان آتش است

تو شب به ناز خفته و من خسته تا به روز
چون خار وخس که بر سر طوفان آتش است

مهمان تست جان ستم دیده روز وصل
مانند خشک همیه که مهمان آتش است

از دل مپرس سینه ی در سوز خفته را
این کوی را هزار خیابان آتش است

گفتم که جان خسته ی اشراق و درد عشق
گفتا گیاه خشک و بیابان آتش است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.