هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقی است که در آتش غم و فراق سوخته و دلش درگیر عشقی نافرجام است. شاعر از تلخی‌های عشق، جفاهای معشوق و بخت بد خود شکایت می‌کند و احساس تنهایی و ناامیدی را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه، غم و اندوه و ناامیدی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۱

آنکه در آتش غم سوخت دل خام من است
وآنکه او را غم کس نیست دلارام من است

توکه ته جرعه جام تو بود کوثر عشق
چه خبر داری ازین شعله که آشام من است

گرمی آتش دوزخ خوی خجلت ریزد
بی تو پیش تف این جرعه که در جام من است

چهره افروخته بادت که خوش افروخته ای
شعله ها در بن هر مو که بر اندام من است

ای که گوئی ز چه دل کعبه غم ساخته ای
چکنم طوف بلا گرد در و بام من است

به فسون لب پر شهد تو شیرین نشود
تلخی زهر جفای تو که در کام من است

خبر از عیش کسم نیست همی میدانم
کآتش دل می و غم نقل و بلا جام من است

دوست شد دشمن و این بوالعجبی نیست ز دوست
بوالعجب بخت بد تیره سرانجام من است

عنکبوت غمم اشراق خیال رخ اوست
هیچ دانی تو چه عنقاست که در دام من است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.