هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و اخلاقی از حافظ، به موضوعاتی مانند عشق، رندی، تقابل زهد و عرفان، و انتقاد از ریاکاری می‌پردازد. شاعر با زبانی نمادین از قامت یار، قیامت، و مفاهیمی مانند توبه و خرابات سخن می‌گوید و بر ارزش راستی و صفای باطن تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی اشارات به می و خرابات نیاز به درک ادبی و فرهنگی دارد.

شمارهٔ ۹

کرده بپا قامت نشسته قیامت
تا چه کند در قیامت آن قدر و قامت

خیز و برافراز قامت ای بت چالاک
بین ز قیامت شود چگونه قیامت

بر دهن او مگر بحرف و تبسم
ره نبرد هیچکس بهیچ علامت

دل زد و عالم سفر نمود و بکویت
بی‌خبر از خود فکند رحل اقامت

توبه چه باک ار شکست و وسوسه شد کم
عمر خم افزون سر پیاله سلامت

لب چه غم ارتر نکرد ز آب خرابات
زاهد خشکی که خورده نان لئامت

از لب جان پرور تو زنده شدش دل
عیسی مریم که داد، دادکرامت

بر در رندان صفی بفقر و فنا رو
زانکه در آن حلقه نیست جای فخامت

خرقه بسوزان که میفروش نگیرد
بر گرو نیم جرعه دلق امامت

شیخ عبث می‌کند نصیحت رندان
او به ریا درخور است و ما به ملامت
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.