هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از صفی، شاعر ایرانی، بیانگر جستجوی معشوق و تجربههای عشق است. شاعر از دیدار معشوق در خانه، جستجوی او در عالم، و مستی در میخانه سخن میگوید. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، زهد، و مستی معنوی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مستی و مفاهیم انتزاعی وجود دارد که مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۱۲
ای صفی معشوقت آخر دیدی اندرخانه بود
بر سراغش گرد عالم گشتنت افسانه بود
شاهدی کآواز او از کعبه میآمد بگوش
عشق بردم بر نشانش مست در میخانه بود
زان بت بیپرده پوشد ار که شیخ شهر چشم
عذر او خواهم من از پیرمغان بیگانه بود
زاهد ار پنداشت با تسبیح او گردد سپهر
بیخبر زان چشم مست و گردش پیمانه بود
روز آدم را سیاه آنخال مشکین کرد و عقل
بر گمان افتاد کان دلبردگی از دانه بود
دود او در سوختن میکرد ظاهر حال شمع
کاین شرر پنهان نه تنها در دل پروانه بود
از صفی جو داری ار گمگشته در راه عشق
زانکه در زنجیر زلفش سالها دیوانه بود
بر سراغش گرد عالم گشتنت افسانه بود
شاهدی کآواز او از کعبه میآمد بگوش
عشق بردم بر نشانش مست در میخانه بود
زان بت بیپرده پوشد ار که شیخ شهر چشم
عذر او خواهم من از پیرمغان بیگانه بود
زاهد ار پنداشت با تسبیح او گردد سپهر
بیخبر زان چشم مست و گردش پیمانه بود
روز آدم را سیاه آنخال مشکین کرد و عقل
بر گمان افتاد کان دلبردگی از دانه بود
دود او در سوختن میکرد ظاهر حال شمع
کاین شرر پنهان نه تنها در دل پروانه بود
از صفی جو داری ار گمگشته در راه عشق
زانکه در زنجیر زلفش سالها دیوانه بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.