هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی‌های معشوق و تأثیر آن بر عاشق می‌پردازد. در آن از تشبیهات زیبا مانند زلف شب‌آسا و خال معشوق استفاده شده است. شاعر از دل‌باختگی، بی‌اختیاری عاشق در برابر نگاه معشوق و تأثیر آن بر ایمان و دین سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند رندی، تقوا، فقیه شهر و پیر مغان اشاره می‌کند که نشان‌دهنده‌ی نگرش عرفانی و انتقادی شاعر به برخی مسائل اجتماعی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده، و نقد اجتماعی موجود در شعر، درک آن را برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار می‌کند. همچنین، برخی مضامین مانند 'خرابات' و 'رندی' ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۶

چو آندو زلف شب آسا حجاب مه گردد
چه روز‌ها که در آن سال و مه سیه گردد

چه جای رندی و تقوی کز آن دو چشم خمار
خراب کار خرابات و خانقه گردد

فقیه شهر که گفت از تباه کاری ما
ندیده خال تو کایمان کجا تبه گردد

به سر کلاه چو گرداند از خود آرایی
گذشته کار دل از کار تا گله گردد

گره ز طره به مگشا و ره ز خط به مبند
که دل اسیر تو بی‌لشکر و سپه گردد

دل ار که رفت ز دنبال چشم او چه عجب
که پیش رفتن آن چشم دل ز ره گردد

کجا توان دل و دین داشت ز اختیار نگاه
که بیخود این همه زان گردش نگه گردد

جز آن دو چشم که بر خون ما گواهی داد
ندیده کس که به خون قاتلی گره گردد

پناه دل بز نخدانش زان دو طره گرفت
رضا که دید که زندانئی بچه گردد

ز راه دانه خال تو برد آدم را
سزد که ضامن ابلیس در گنه گردد

صفی پیر مغان سر سپرده و تاج گرفت
گدای میکده زیبد که پادشه گردد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.