هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و علاقه خود به معشوق سخن میگوید و آرزو میکند که روزی معشوق به مهمانی او بیاید. او از زیبایی و جذابیت معشوق، از لبهای شیرین و خندههای دلنشین او یاد میکند و بیان میکند که حاضر است برای معشوق قربانی کند و حتی جان خود را فدا کند. شاعر همچنین از لحظات عاشقانه و صمیمی با معشوق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسن مناسب نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای درک کامل نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۳
آیا شود آنروزی کائی تو بمهمانم
آری نمک از لعت بهر دل بریانم
وز خنده شکرریزی زان لعل دلاویزم
یاقوت روانبخشی زان حقه مرجانم
تعویذ نظر گردد بر گردن تو دستم
قربانی ره گردد بر مقدم تو جانم
گاهی بسپاری دل بر صحبت و گفتارم
گاهی بگذاری سر بر سینه و دامانم
آری نمک از لعت بهر دل بریانم
وز خنده شکرریزی زان لعل دلاویزم
یاقوت روانبخشی زان حقه مرجانم
تعویذ نظر گردد بر گردن تو دستم
قربانی ره گردد بر مقدم تو جانم
گاهی بسپاری دل بر صحبت و گفتارم
گاهی بگذاری سر بر سینه و دامانم
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.