۸۷ بار خوانده شده
آیا شود آنروزی کائی تو بمهمانم
آری نمک از لعت بهر دل بریانم
وز خنده شکرریزی زان لعل دلاویزم
یاقوت روانبخشی زان حقه مرجانم
تعویذ نظر گردد بر گردن تو دستم
قربانی ره گردد بر مقدم تو جانم
گاهی بسپاری دل بر صحبت و گفتارم
گاهی بگذاری سر بر سینه و دامانم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
آری نمک از لعت بهر دل بریانم
وز خنده شکرریزی زان لعل دلاویزم
یاقوت روانبخشی زان حقه مرجانم
تعویذ نظر گردد بر گردن تو دستم
قربانی ره گردد بر مقدم تو جانم
گاهی بسپاری دل بر صحبت و گفتارم
گاهی بگذاری سر بر سینه و دامانم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.