۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵

عجب آمدم که آمدم ز تو مژده وصالی
که بعمر خود ندادم بوصالت احتمالی

بنما رخ از چه شاهی ر حجاب طره گاهی
که شبی بروی ماهی نگرم ز بعد سالی

بتو زیید ار که خوبان برخت شوندقربان
که ندید چشم دوران ز تو خوبتر جمالی

بفقیه طعنه کم زن بسیه دلی و خامی
که ندیده روی ماهت که نبرده ره بحالی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.