۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۴

فرو مانده‌ای گر به غم و ابتلائی
نمایم ترا ره به دار الشفائی

شفاخانه حق از سبق رحمت
هر آن درد را هست آنجا دوائی

حسین آن خداوند ملک شهادت
که از مهر او نیست برتر ولائی

بود سایه‌اش ظل ممدود باری
پناهده گر که جوید لوائی

اجابت بنام حسین است از حق
که از اضطرار کند کس دعائی

بود تا که مفتوح و ملجا جنابش
مبر جز بوی گر بری التجائی

که آسان شود مشکلی بر خلایق
جز از دست و بازوی مشگل گشائی

که باشد حقش خون‌بها جد پیمبر
ولی باب و مادرش خیرالنسائی

به مهرش بدار آدمیزاده یکدل
بر آدم نمی‌رفت هرگز خطائی

گر ابلیس از رفعتش بودی آگه
نمی‌کرد از آن سجده هرگز ابائی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.