هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، توصیفی از زیبایی معشوق و دردهای عاشقانه است. شاعر از قامت بلند، چشمهای فریبنده، ابروهای خمیده و جذابیتهای معشوق سخن میگوید و از نازها و جفاهای او شکایت دارد. همچنین، از رقیبان و دلآزردگیهای عشق مینالد و در پایان، به صوفیان توصیه میکند که اگر نمیخواهند دل به کسی بسپارند، چشمهای خود را ببندند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جور و جفا، دلآزردگی و رقابت عشقی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۲۰
ای خجل در چمن از قامت تو سرو بلند
چشم شوخ تو سبق برده زبادام خجند
دل زابروی تو پیوسته گرفتار بلاست
چون رهد مرغ که افتاده بود دام کمند
این چه بالا و میان است و چه ابرو و چه چشم
یارب از چشم بدانت نرسد هیچ گزند
چه زنی لاف ز میم دهن تنگ حبیب
برو ای غنچه سیراب، تو بر خویش بخند
ای پری در غم سودای توام دیوانه
ناز تا کی بود و جور و جفاهای تو چند
چه نشینی به رقیبان و دلم خون سازی
گر وفایی نکنی جور و جفا هم مپسند
صوفیا چند کنی ناله، ز خوبان گفتی
گر تو خواهی که به کس دل ندهی دیده ببند
چشم شوخ تو سبق برده زبادام خجند
دل زابروی تو پیوسته گرفتار بلاست
چون رهد مرغ که افتاده بود دام کمند
این چه بالا و میان است و چه ابرو و چه چشم
یارب از چشم بدانت نرسد هیچ گزند
چه زنی لاف ز میم دهن تنگ حبیب
برو ای غنچه سیراب، تو بر خویش بخند
ای پری در غم سودای توام دیوانه
ناز تا کی بود و جور و جفاهای تو چند
چه نشینی به رقیبان و دلم خون سازی
گر وفایی نکنی جور و جفا هم مپسند
صوفیا چند کنی ناله، ز خوبان گفتی
گر تو خواهی که به کس دل ندهی دیده ببند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.