۱۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴

ماه من رنجیده شد یا رب گناه من چه بود
من ندانم در ره بخت سیاه من چه بود

گر نمی سوزد دلم در آتش سودای او
هر شبی سوی فلک این دود آه من چه بود

دعوی عشق تو کردم لا نسلم داشتی
این لب خشک و دو چشم تر گواه من چه بود

من نه خود گشتم اسیر عشق آن شوخ این زمان
ای مسلمانان نمی دانم به راه من چه بود

گر سر محبوبی من نیست آن خورشید را
در رخم خندیدن پنهان ماه من چه بود

خلق در کویش بسی بود و من بیچاره هم
گر نه مقصودم بد او هر دم نگاه من چه بود

خلق می پرسند صوفی از چه برگردید یار
چون کنم یاران، نمی دانم گناه من چه بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.