هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی معشوق و جذابیتهای او را توصیف میکند. شاعر با استفاده از استعارههای زیبا مانند مقایسه رخسار معشوق با آتش و خالهایش با دانههای سپند، از چشمبد و حسادت دیگران نیز میگوید. همچنین، به می و مینوشی به عنوان درمان دردها اشاره میکند و در پایان، به آرزوهای جوانانه یک صوفی پیر میپردازد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به مینوشی و مفاهیم مرتبط با آن، مناسبتر است برای سنین بالاتر.
شمارهٔ ۴۸
خطی که گشته به گرد جمال یار عیان
«و ان یکاد» بود از برای چشم بدان
رخش چو آتش و بر وی سپند دانه خال
برای چشم بدست این زمان، همین و همان
ز چشم و ابروی او زاهدا مشو ایمن
ز ترک مست که دارد به خویشش تیر و کمان
مگر ز قامت او شمع، دوش لافی زد
که در مشافهه او را بریده اند زبان
تو زاهدا ز می ناب رخ متاب و ببین
نوشته سر می این دم به برگ تاک رزان
کجاست مغبچه می فروش این ساعت
که هست در کف او درد و غصه را درمان
اگر چه صوفی بیچاره پیر شد اما
هنوز در سر او آرزوی تست جوان
«و ان یکاد» بود از برای چشم بدان
رخش چو آتش و بر وی سپند دانه خال
برای چشم بدست این زمان، همین و همان
ز چشم و ابروی او زاهدا مشو ایمن
ز ترک مست که دارد به خویشش تیر و کمان
مگر ز قامت او شمع، دوش لافی زد
که در مشافهه او را بریده اند زبان
تو زاهدا ز می ناب رخ متاب و ببین
نوشته سر می این دم به برگ تاک رزان
کجاست مغبچه می فروش این ساعت
که هست در کف او درد و غصه را درمان
اگر چه صوفی بیچاره پیر شد اما
هنوز در سر او آرزوی تست جوان
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.