هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق، رنج‌های ناشی از آن و ناامیدی‌هایش سخن می‌گوید. او احساس می‌کند که در برابر عشق و جفای روزگار ناتوان است و تنها تسلی او دفتر شعرش است که دردهایش را در آن می‌نویسد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، بیان غم و ناامیدی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۹

خاک...
...نیست در سر من

مرا...
...یارست در برابر من

ز عشق...
... چه ضرورست ای برادر من

نهان چگونه کنم...
چون لب خشک است و دیده تر من

نثار خاک قدمهای این...
به هیچ جا نرسد تحفه محقر من

جفای چرخ و فراق ترا و جور رقیب
درین زمان چه کند این دل صنوبر من

چو غیر عشق ندارد درین جهان صوفی
اگر تو صاحب دردی ببین به دفتر من
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.