هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عاشقانه، از عشق و ستایش معشوق سخن میگوید و خود را گدای او میداند. او از تأثیر آه بر آیینه دل اشاره میکند و تسلیم بودن در برابر عشق را توصیه میکند. همچنین، از خطرات غمزه و تیرهای عشق هشدار میدهد و در نهایت، به فضیلت تواضع و عشق الهی اشاره میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند «تیر غمزه» و «تسلیم در عشق» نیاز به درک عمیقتری از روابط انسانی دارد که مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۵۱
مرا آن روز عیدست اندرین راه
که گردم در جهان قربان آن ماه
صفایی مرو را گردد میسر
که اندر کعبه کویش بود راه
مکش در روی آن مه آه ای دل
که تیره می شود آیینه از آه
نهادم در بساط عشق، باری
رخ تسلیم پیش اسب آن شاه
سلامت بگذر ای زاهد از آن کوی
که تیر غمزه دارد درکمین گاه
گدای اویم و شاهی نخواهم
بلی انسان شود از مغرور جاه
بیا بر دیده صوفی قدم نه
که بس نیکوست کار خاص لله
که گردم در جهان قربان آن ماه
صفایی مرو را گردد میسر
که اندر کعبه کویش بود راه
مکش در روی آن مه آه ای دل
که تیره می شود آیینه از آه
نهادم در بساط عشق، باری
رخ تسلیم پیش اسب آن شاه
سلامت بگذر ای زاهد از آن کوی
که تیر غمزه دارد درکمین گاه
گدای اویم و شاهی نخواهم
بلی انسان شود از مغرور جاه
بیا بر دیده صوفی قدم نه
که بس نیکوست کار خاص لله
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.