هوش مصنوعی: این متن شعری است که از فراق و آرزوی دیدار معشوق سخن می‌گوید. در ادامه، با استفاده از استعاره‌های غذایی مانند گرده نان، ترشی، مویز، و مرغ مسمن، به بیان حالات عاشقانه و روزمره زندگی می‌پردازد. همچنین، اشاره‌ای به صوفی و ماه صیام دارد که نشان‌دهنده مفاهیم عرفانی و مذهبی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات تاریخی یا مذهبی نیاز به دانش پیشینه فرهنگی دارد.

بخش ۴

امروز دیگرم به فراق تو شام شد
در آرزوی روی تو عمرم تمام شد
در جواب او

در سفره بود گرده چندی تمام شد
فکری بکن که رفت نهاری و شام شد

ترشی چو با مویز سیه دید گوشت گفت
باز این سیاه روی غلام غلام شد

آمد شب و به مطبخ ما نیست آتشی
ای دیده پاس دار که خوابت حرام شد

مرغ مسمنی که زپیشم رمیده بود
منت خدای را که دگر باره رام شد

آن نو عروس حجره که پالوده نام اوست
خرم کسی که از لب لعلش به کام شد

چون ننگ و نام اطعمه از لحم برده بود
زان دل تمام در پی این ننگ و نام شد

صوفی هر آن طعام که می پخت در خیال
ماه صیام آمد و آن جمله خام شد
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳
گوهر بعدی:بخش ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.