۹۷ بار خوانده شده

بخش ۳۷

زبس که بورقم اندر ضمیر می آید
ز مطبخی سنخنم بوی سیر می آید
در جواب او

مرا چو یاد ز نان به شیر می آید
هوای طاس عسل در ضمیر می آید

بدوز بر تن بریان، بیار نان تنک
قبای چست که بس بی نظیر می آید

عبیر باز بر آتش نمی نهد عطار
مگر ز مطبخ ما بوی سیر می آید

چه حالتی است ندانم به دهر کنگر را
که او جوان شده در ماس و پیر می آید

مگو که بهر چه عریان بود چنین ریواج
که او زعین بیابان اسیر می آید

ز یمن گرده نان بین که شمسی افلاک
به چشم صوفی مسکین حقیر می آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۶
گوهر بعدی:بخش ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.