هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، با تصاویر زیبا و استعارههای لطیف، به توصیف معشوق و جمال او میپردازد. شاعر از زیباییهای طبیعت مانند صبحدم و بوی خوش برای توصیف معشوق استفاده میکند و از ناتوانی خود در تحمل فراق میگوید. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند وفا و لطف الهی دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از استعارهها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
بخش ۹۵
دریچه ای ز بهشتش به روی بگشایی
که بامداد پگاهش تو روی بنمایی
در جواب او
به صبحدم چو سر دیگ کله بگشایی
ز بوی خوش همه آفاق را بیارایی
چنان ربوده دل از من جمال نان تنک
که نیست یک نفسم طاقت شکیبایی
چو هست طلعت جانبخش بکسمات لطیف
چه حاجت است که آن ماه را بیارایی
به نازکی و ملاحت چو زرد چینی نیست
همین بود به لطافت، کمال رعنایی
برو که شاهد بازاری است بریانی
وفا مجوی تو ای دل ز یار هر جایی
به قند سوده سخن گفت دی مزعفر ما
که تو چو عمر عزیزی، از آن نمی پایی
ز جوع نیست بلائی بتر چو صوفی را
بزرگوار خدایا به لطف ننمایی
که بامداد پگاهش تو روی بنمایی
در جواب او
به صبحدم چو سر دیگ کله بگشایی
ز بوی خوش همه آفاق را بیارایی
چنان ربوده دل از من جمال نان تنک
که نیست یک نفسم طاقت شکیبایی
چو هست طلعت جانبخش بکسمات لطیف
چه حاجت است که آن ماه را بیارایی
به نازکی و ملاحت چو زرد چینی نیست
همین بود به لطافت، کمال رعنایی
برو که شاهد بازاری است بریانی
وفا مجوی تو ای دل ز یار هر جایی
به قند سوده سخن گفت دی مزعفر ما
که تو چو عمر عزیزی، از آن نمی پایی
ز جوع نیست بلائی بتر چو صوفی را
بزرگوار خدایا به لطف ننمایی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۹۴
گوهر بعدی:بخش ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.