هوش مصنوعی:
این شعر از درد جدایی و رنج گرسنگی سخن میگوید. شاعر ابتدا از درد عاطفی شکایت میکند، سپس به مقایسهی آن با گرسنگی میپردازد و اشاره میکند که گرسنگی درد شدیدتری است. در ادامه، با توصیف غذاها و سفرهی رنگین، اهمیت رفع گرسنگی و لذتهای مادی را بیان میکند و در پایان، به مقایسهی گرسنگی با پرخوری میپردازد.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی مانند درد جدایی، گرسنگی و مقایسهی رنجهاست که درک آنها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند توصیف غذاها و مقایسهها ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا کمجذاب باشد.
بخش ۱۲۳
آه ازین درد جدائی که مرا بر جگرست
آه ازین آتش جانسوز که هردم به برست
در جواب او
مرض جوع زانواع مرضها بترست
تو چه دانی که ازین درد، دلت بی خبرست
سخنی با تو بگویم بشنو از سر صدق
مرهم سینه هر گرسنه حلوای ترست
قلیه گر بر سر بغرا نبود بد باشد
لیک همکاسه چو افتاد از آن بد، بتر ست
به روی سفره که مانند سماء دوارست
کاسه ها اختر و آن صحن مزعفر قمرست
آن که او قوت دل باشد و آسایش جان
تنک میده و آن شیر برنج شکرست
از گلستان ارم به بود اندر همه حال
طبقی نرگسی آن لحظه که اندر نظرست
صوفیا گر چه بلائی بود این گرسنگی
با تو همکاسه پرخوار بلائی دگرست
این چه بوی است که بازار معطر گشته
مشک را قوت این نیست کباب جگرست
آه ازین آتش جانسوز که هردم به برست
در جواب او
مرض جوع زانواع مرضها بترست
تو چه دانی که ازین درد، دلت بی خبرست
سخنی با تو بگویم بشنو از سر صدق
مرهم سینه هر گرسنه حلوای ترست
قلیه گر بر سر بغرا نبود بد باشد
لیک همکاسه چو افتاد از آن بد، بتر ست
به روی سفره که مانند سماء دوارست
کاسه ها اختر و آن صحن مزعفر قمرست
آن که او قوت دل باشد و آسایش جان
تنک میده و آن شیر برنج شکرست
از گلستان ارم به بود اندر همه حال
طبقی نرگسی آن لحظه که اندر نظرست
صوفیا گر چه بلائی بود این گرسنگی
با تو همکاسه پرخوار بلائی دگرست
این چه بوی است که بازار معطر گشته
مشک را قوت این نیست کباب جگرست
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۲۲
گوهر بعدی:بخش ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.