۱۰۱ بار خوانده شده

بخش ۲۹ - خبر بردن خادمه از بر عاشق

خادمه این نامه ز دست جوان
بستد و چون باد صبا شد روان

رفت به نزدیک دلارام او
کرد روان عرصه پیغام او

این سخنان را چو شنید او،مگر
در دل او کرد به ناگه اثر

خنده زنان گفت که مشتاق ماست
درد دلش را لب من چون دواست

گو به سر کوی من امشب بیا
تا که مراد تو برآید ز ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۸ - نامه نهم
گوهر بعدی:بخش ۳۰ - خبر آوردن خادمه و پیغام خوش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.