هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر به توصیف معشوق و احساسات خود می‌پردازد. او از زیبایی‌های معشوق مانند خطوط صورت، دهان، قد و زلفین سخن می‌گوید و از عشق و رنج خود در این رابطه می‌نالد. شاعر همچنین از تلاش‌های بی‌ثمر خود برای جلب توجه معشوق و ناامیدی‌هایش می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خنجر مژگان' و 'رنج و عنا' ممکن است نیاز به درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی داشته باشند.

شمارهٔ ۵ - آب بقا

ای همایون پی و فرخ رخ و فرخنده لقا!
ای خطت چون ظلمات و دهنت آب بقا!

سرو اگر دم زند از راست قدی پیش قدت
چون قدت را نگرد می شود از شرم دو تا

این نه خود رای صواب است خطاییست بزرگ
که دهم نسبت زلفین تو با مشک خطا

ترک چشمت به کفش خنجر مژگان از چیست
با من بی سر و پا بر سر جنگ است چرا؟

به دعا خواسته ام تا که مرا یار شوی
از پی وصل تو تجدید کنم باز دعا

نه مرا طاقت این تا که ببوسم دهنت
نه تو را عادت آن تا که کنی بوسه عطا

دوستی کردن «ترکی» به تو کاری عجب است
حاصلی نیست در این کار به جز رنج و عنا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴ - صید صحرا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶ - زلف پریشان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.