هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر جان و دل خود را فدای معشوق می‌کند و آرزو می‌کند که هر کس جز معشوق را برگزیند، مورد لعنت و عذاب قرار گیرد. همچنین، شاعر به ستایش معشوق و ابراز وفاداری به او می‌پردازد و خود را مداح و ثناگوی او می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات حاوی مفاهیم شدید عاطفی و فداکاری هستند که نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح آن‌ها دارد.

شمارهٔ ۶ - زلف پریشان

جانا سر و جان فدیه بر جان تو بادا
جان برخی آن لعل چو مرجان تو بادا

هر کس که به جای تو گزیند دگری را
هر دم به سرش تیغ سرافشان تو بادا

هر دیده که غیر از تو ببیند رخ غیری
آن دیده نشان سر پیکان تو بادا

هر دل که در او نیست ز مهر تو نشانی
سوراخ ز نوک نی سوزان تو بادا

هر سر که بود زآتش سودای تو خالی
سرگشته چو گو، در خم چوگان تو بادا

خواهم ز خدا کاین دل دیوانه «ترکی»
در سلسلهٔ زلف پریشان تو بادا

عمری است که مداح و ثنا خوان شما هست
خواهد که همه عمر ثناخوان تو بادا

تو شیر خداوندی و داماد رسولی
جان های محبان همه قربان تو بادا

جان و تن یاران و محبان تو یکسر
قربان تن و جان عزیزان تو بادا

شاها نبود لایق قربان تو جانم
جان فدیه بر قنبر و سلمان تو بادا
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵ - آب بقا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷ - خم زلف
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.